توهم کنترل در مدیریت
۳ دی ۱۴۰۴ 2025-12-26 15:46توهم کنترل در مدیریت
توهم کنترل در مدیریت
یکی از خطرناکترین خطاهای ذهنی مدیران، توهم کنترل است. یعنی آنها فکر میکنند
که میتوانند بر هر چه در محیط کاری هست تسلط یابند و با تصمیمهای خود، نتیجه نهایی را کاملاً
تعیین کنند.
میل طبیعی انسان به «قطعیت» و «پیشبینی پذیری» دلیل اصلی شکلگیری این توهم است. اما سازمان برخلاف
تصور، مانند یک موجود زنده و پیچیده است، نه یک ربات مکانیکی که بتوان تمام پارامترهای آن را کنترل
کرد.
نمودهای توهم کنترل در مدیران
توهم کنترل خود را به شکلهای مختلفی در رفتار مدیران نشان میدهد. شناسایی این نشانهها اولین قدم برای رهایی از این خطای ذهنی است.
دخالت در جزئیات
اصرار بر دخالت در همه تصمیمها حتی موارد جزئی که در حوزه مسئولیت دیگران است. مدیر احساس میکند اگر در همه چیز دخالت نکند، کنترل امور از دستش خارج میشود.
کنترل افکار و رفتار
تمایل به کنترل نه تنها رفتار، بلکه افکار و عقاید کارکنان. این مدیران معتقدند برای موفقیت سازمان، همه باید دقیقاً مانند آنها فکر کنند.
مقاومت در برابر تغییر
هرگونه تغییر را تهدیدی برای کنترل خود میبینند. بنابراین در برابر نوآوریها و تحولات لازم مقاومت میکنند تا وضعیت موجود حفظ شود.
گزارشگیری افراطی
تمایل شدید به دریافت گزارشهای جزئی و مکرر از همه فعالیتها، نه برای تصمیمگیری بهتر، بلکه برای حفظ حس تسلط و کنترل.
پیامدهای ویرانگر توهم کنترل
اتلاف انرژی مدیر
انرژی مدیر صرف جزئیاتی میشود که ارزش راهبردی ندارند. به جای تمرکز بر چشمانداز و استراتژی، درگیر مسائل عملیاتی میشود که باید توسط تیم مدیریت شود.
نابودی خلاقیت تیم
حس استقلال و خلاقیت در تیم به طور کامل نابود میشود. کارکنان به جای اندیشیدن و ابتکار عمل، منتظر دستور میمانند و از هرگونه ریسکپذیری اجتناب میکنند.
خستگی مزمن مدیریتی
مدیر به جای هدایت و رهبری، درگیر تصمیمگیریهای غیرضروری میشود که منجر به خستگی مزمن، فرسودگی شغلی و کاهش کیفیت تصمیمهای کلان میشود.
راه رهایی از توهم کنترل
رهایی از این توهم، به معنای رها کردن کنترل نیست، بلکه بازتعریف آن است. کنترل مؤثر، یعنی ایجاد کردن نظم،
اعتماد، شفافیت و بازخورد که در آن، افراد با انگیزه خودشان کار میکنند، نه از ترس نظارت.
راهکارهای عملی برای مدیران
- تفویض اختیار واقعی: نه تنها وظایف، بلکه اختیار تصمیمگیری در حوزههای مشخص
را به تیم بسپارید. - تعیین مرزهای شفاف: به جای کنترل جزئیات، خطوط قرمز و چارچوبهای کلان را مشخص
کنید. - سیستم بازخورد سازنده: نظارت را با ترس جایگزین نکنید. بازخورد منظم و سازنده
دهید. - پذیرش عدم قطعیت: بپذیرید که در محیط پیچیده کسبوکار، همیشه نمیتوان همه چیز
را کنترل کرد. - تمرکز بر نتایج: به جای کنترل فرآیندها، بر نتایج و خروجیها تمرکز کنید.
- ایجاد فرهنگ اعتماد: محیطی بسازید که در آن اشتباه کردن بخشی از یادگیری است.
مدیر خردمند میداند که نمیتواند همه چیز را کنترل کند؛ اما میتواند زمینهای بسازد که چیزها درستتر پیش بروند.
